نفقه

 

نفقه عبارت است از همه نيازهاي متعارف و متناسب با وضعيت زن از قبيل مسکن، البسه، غـذا، اثاث منزل، هزينه‌هاي درماني و بهداشتي و نيز خادم در صورت عادت يا احتياج به واسطه نقصان يا مرض که شوهر مکلف است همه آنها را متناسب با وضعيت خانوادگي و اجتماعي زن فراهم کرده و در اختيار او قرار دهد. تنها در ازدواج دايم نفقه زن بر عهده شوهر است اما در نکاح منقطع، شوهر ملزم به پرداخت نفقه نيست؛ مگر اينکه در عقد شرط شده باشد. زن هنگامي مي‌تواند نفقه مطالبه کند که از شوهر خود تمکين کرده باشد.

تمکين
در تعريف تمکين نيز بايد گفت که تمکين عبارت از برآوردن نيازهاي شوهر و اجابت کردن خواسته‌هاي مشروع وي از سوي زن است. يکي از مصاديق تمکين در قانون، اقامت زن در خانه دايمي شوهر است، به اين معنا که زن براي دريافت نفقه بايد در خانه شوهر زندگي کند مگر آن که حين وقوع عقد شرطي جز اين شده باشد.
همچنين در صورتي که زن بدون دليل موجه و بدون موافقت شوهر خانه را ترک و حتي در خانه پدر و مادر خويش اقامت کند، مرد مي‌تواند از دادن نفقه امتناع کند. بر اساس قانون، زني که بدون دليل موجه از تمکين همسرش خودداري کند، ناشزه ناميده مي‌شود که در اين صورت مرد مي‌تواند علاوه بر عدم پرداخت نفقه از دادگاه تقاضاي طلاق کرده يا درخواست ازدواج مجدد کند.

معاف نشدن مردان از پرداخت نفقه حتي درباره زنان شاغل
در صورتي که ادامه حضور زن در خانه مشترک، متضمن بيم بدني، مالي يا شرافتي باشد، زن مي‌تواند از دادگاه درخواست کند به او اجازه دهد در مکان امني زندگي کند، در اين صورت شوهر مکلف به پرداخت نفقه خواهد بود.نکته مهم در مورد نفقه اين است که حتي در صورتي که زن شخصاً درآمد مستقلي داشته باشد، اين موضوع مرد را از پرداخت نفقه معاف نمي‌کند.

ضمانت اجراي خودداري مرد از پرداخت نفقه
دو نوع ضمانت اجرا براي خودداري مرد از پرداخت نفقه وجود دارد، اول ضمانت اجراي حقوقي که در اين صورت، هرگاه با وجود تمکين زن، شوهر از پرداخت نفقـه خودداري کند، زن مي‌تواند با طرح دعوي حقوقي، محکوميت او را به پرداخت نفقه از دادگاه بخواهد؛ در اين صورت، دادگاه حکم به پرداخت نفقه خواهد داد. اگر دادگاه حکم به پرداخت نفقه صادر کند و مرد واقعاً از پرداخت آن ناتوان باشد، زن اين حق را دارد که در صورت تمايل، تقاضاي طلاق کند.نکته دوم، ضمانت اجراي جزايي است. بر اين اساس بايد گفت از آنجايي که نپرداختن نفقه در قانون ايران، جرم محسوب مي‌شود، زن مي‌تواند با مراجعه به دادسراي عمومي، تعقيب جزايي شوهر را بخواهد که در اين صورت با اثبات عدم پرداخت نفقه، مرد علاوه بر پرداخت نفقه به مجازات مقرر در قانون نيز محکوم خواهد شد.

امکان مطالبه نفقه ايام گذشته توسط زن
زن مي‌تواند نفقه ايام گذشته خود را نيز مطالبه کند؛ اين در حالي است که در مورد فرزندان مشترک، الزام مرد به پرداخت نفقه از تاريخ تقديم دادخواست امکان‌پذير است؛ به اين معنا که فرزندان نمي‌توانند مدعي عدم پرداخت نفقه در گذشته شوند.همچنين قانون، حقوقي را براي زناني که همسرانشان فوت مي‌کنند، در نظر گرفته است. تا سال ۱۳۸۱ هرگاه عقد ازدواج به دليل فوت شوهر منحل مي‌شد، در عين حال که زن مکلف بود (۴ ماه و ۱۰ روز) عدّه نگاه دارد و نمي‌توانست نفقه مطالبه کند اما با اصلاح ماده ۱۱۱۰ قانون مدني، زن مي‌تواند در ايام عدّه، نفقه خود را مطالبه کند.

نحوه محاسبه نفقه فرزند
بر اساس ماده ۱۹۹۹ قانون مدني، پرداخت و تامين نفقه اولاد به عهده پدر است و در صورتي که پدر فوت کرده باشد يا قادر به پرداخت نفقه فرزندان نباشد، پرداخت نفقه بر عهده پدربزرگ خواهد بود و در صورتي که جد پدري هم زنده نباشد يا نتواند نفقه بپردازد، تامين هزينه‌ها بر عهده مادر خواهد بود همچنين در صورتي که مادر هم نباشد يا خودش مشکلات معيشتي داشته باشد، تامين هزينه‌ها بر عهده اجداد پدري و اجداد مادر يعني مادربزرگ پدري يا مادربزرگ مادري خواهد بود. بنابراين نفقه فرزندان به ترتيب ابتدا بر عهده پدر، دوم پدربزرگ پدري، سوم مادر، چهارم مادر‌بزرگ پدري، مادربزرگ مادري و پدربزرگ مادري خواهد بود. با اين اوصاف مي‌توان دريافت که قانون براي دريافت نفقه فرزندان، شيوه‌هاي مختلفي را پيش‌بيني کرده است. در قانون پيش‌بيني شده است که اگر پدري با داشتن امکانات مالي از پرداخت نفقه فرزندانش خودداري کند، اين مساله بار کيفري دارد و فرزندان يا فردي که مسئوليت سرپرستي و نگهداري فرزندان را بر عهده دارد، مي‌تواند عليه او در اين خصوص به دادگاه شکايت کند. اگر پدر داراي اموالي باشد، اما از پرداخت نفقه به فرزندان خود امتناع کند، آنها مي‌توانند با ارايه دادخواست به دادگاه و دريافت راي قطعي به ميزان نفقه تعيين‌شده، اموال و دارايي پدر را به نفع خود توقيف کنند.
فرزند تا چه زماني مستحق دريافت نفقه است؟
در شرع و قانون سن معيني براي نفقه فرزندان در نظر گرفته نشده است و عرفاً مادام که اولاد داراي شغل و درآمد مشخصي نباشند، پدر نسبت به پرداخت نفقه مسئوليت دارد. يکي از نکاتي که در اين زمينه در جامعه مي‌توان مشاهده کرد، اين است که تا زماني که فرزند دختر، همسر انتخاب نکرده است يا فرزند پسر مشغول تحصيل باشد، به کارمندان حق اولاد پرداخت مي‌شود.

نگهداري از فرزندان، حق و تکليف والدين
قانونگذار حضانت و نگهداري از فرزند را هم حق و هم تکليف والدين دانسته و طبيعي است که نگهداري از فرزندان مستلزم تامين هزينه‌ها و مخارج مورد نياز آنها است.
حال يکي از پرسش‌هايي که در اينجا به ذهن متبادر مي‌شود، اين است که اگر پدر و مادري از يکديگر جدا شده باشند و حضانت فرزندان به مادر واگذار شده باشد و پدر در صورت‌جلسه طلاق، منزل مسکونيش را به مادر و فرزندان انتقال دهد آيا باز هم پدر مکلف به پرداخت نفقه است؟
در پاسخ به اين پرسش بايد گفت که اولا نفقه تنها شامل مسکن نمي‌شود بلکه غذا، اثاث منزل، هزينه‌هاي درمان، لباس و … نيز نفقه محسوب مي‌شود. ثانياً پرداخت نفقه تکليف قانوني پدر است و مادر ولايتي بر فرزندان ندارد و موضوع حضانت و سرپرستي، موضوعي جدا از ولايت است.

نحوه محاسبه نفقه فرزند
کارشناسي که مسئول رسيدگي به پرونده نفقه فرزند و تعيين آن است، معمولا مبلغ نفقه را با توجه به وضعيت اجتماعي و نيازهاي فرزند مشخص مي‌کند. کارشناس مکلف است با بررسي وضع زندگي خانوادگي فرزند و نيز بررسي مدارکي که از سوي مادر يا قيم او ارايه مي‌شود، ميزان هزينه‌هاي نگهداري فرزن درا محاسبه کند. گاهي تصوري وجود دارد، مبني بر اينکه اگر زني شاغل باشد، ديگر نمي‌تواند دريافت نفقه براي فرزندش را تقاضا کند؛ اين در حالي است که زنان شاغل هم مي‌توانند بابت نفقه فرزند خود طرح دعوي کنند. از سوي ديگر، موقعيت زندگي مادر در تعيين ميزان نفقه فرزند تاثير زيادي دارد و طبيعي است که وضعيت زندگي مادر به زندگي فرزند او نيز سرايت مي‌کند. به عنوان مثال اگر مادري در دوران نوجواني خود از وضعيت مرفهي برخوردار باشد يا در زمان طرح شکايت ساکن منطقه‌اي گرانقيمت باشد، اين مساله نيز در تعيين نفقه فرزند او موثر است. حتي ميزان نفقه فرزند از يک جامعه روستايي با يک شهر يا در نقاط مختلف شهر نيز متفاوت است.

محدوديت شکايت براي نفقه فرزند
پسران تا ۱۸ سالگي و تا زماني که در خانه پدر خود تحصيل مي‌کنند، حتي در صورت جدا نشدن پدر و مادر از هم مي‌توانند دادخواست نفقه فرزند ارايه کنند؛ اما پس از ۱۸ سالگي و با اتمام تحصيل، ديگر پدر وظيفه‌اي براي پرداخت نفقه او نخواهد داشت. دختران تا زمان ازدواج مي‌توانند تقاضاي نفقه گذشته داشته باشند، اما اگر دختري ازدواج کند و پس از آن طلاق بگيرد دادگاه ديگر به شکايت او براي نفقه گذشته راي مثبت نمي‌دهد.(۴۴۸۹)

 

 

مهریه

مهریه از دیدگاه حقوقی

طبق مواد مختلف قانون مدنی جمهوری اسلامی ایران هر انسان اعم از زن و مرد از‌ ‌اهلیت تمتع برخوردار است. یعنی می تواند مالک مال شود و هر گونه تصرفی را در امور‌ ‌مالی خود بکند ‌مگر آنکه دیوانه، سفیه و یا غیر رشید باشد و از این جهت هیچ تفاوتی‌ ‌بین زن و مرد نیست. از جمله این ‌حقوق مالی مهریه است که عبارت از مالی است که مرد‌ ‌هنگام ازدواج با زن به او می‌دهد.‌‌ در حقوق ایران غیر‌ ‌از ارث دو منبع مالی برای زن وجود دارد که عبارتند از:

۱) مهر
۲) نفقه، که سعی می‌‌شود به اختصار منابع و احکام حقوقی مهر بیان شود.‌ ‌
● تعریف مهر:‌ ‌
مهر مالی است که‌ ‌به هنگام عقد نکاح، برابر ضوابط شرع و رسم و عادت از طرف مرد به زن پرداخت می‌شود و‌ ‌صداق- صداقیه،کابین و فرض هم نامیده می شود. مهر، عندالمطالبه است یعنی به محض‌ ‌انعقاد ‌عقد نکاح، زوجه مالک مهر می شود و این مالکیت نسبت به نصف مهر مستقر و در‌ ‌نیمی دیگر متزلزل ‌است.‌ ‌
● انواع مهر‌ ‌
مهر انواع مختلف دارد که عبارتند‌ ‌از:‌ ‌
۱‌) ‌مـهـر الـسـنـه (مـهـر مـحمدی‌)
‌۲‌) ‌مهر المسمی‌
‌۳‌-) مهرالمثل
‌ ‌۴‌) ‌مهر ‌المتعه
‌ ‌۱‌) ‌مـهـــر الــســنـــه یـــا مــهـــر مــحــمــدی، مـهــری اســت کــه پـیــامـبــر اســلام (ص) بــرای حضرت فاطمه‌ (‌ع) مقرر کردند و آن ‌عبارت از ۲۶۲ مثقال و نیم پول نقره مسکوک است.‌‌
‌۲‌) ‌مهر‌ ‌المسمی، عبارت از میزان مالی است که به عنوان مهر در عقد نکاح ذکر می شود و مورد‌ ‌توافق ‌زوجین است.‌ ‌
۳‌) مهر المثل، در عقد نکاح، می توان مهر تعیین نکرد و زوجین می‌‌توانند پس از وقوع عقد با توافق، میزان مهر ‌ را تعیین کنند، حال اگر قبل از تراضی برای تعیین‌ ‌مهر نزدیکی شود زوجه مستحق مهرالمثل است و مهر ‌المثل عبارت از مالی است که با در‌ ‌نظر گرفتن وضع خانوادگی و حال اقران و نزدیکان زوجه تعیین می‌شود.
‌ ‌۴‌) ‌مهر المتعه،‌ ‌چنانچه در عقد نکاح مهر تعیین نشود و زوج مصمم باشد که زوجه را قبل از نزدیکی طلاق‌ ‌دهد مقداری را به عنوان مهر تعیین و به زوجه پرداخت می کند و این مبلغ بستگی به‌ ‌وضعیت مالی زوج ‌دارد.‌ ‌
بنابراین تعیین میزان مهر المثل به وضع خانوادگی زوجه و‌ ‌مهر المتعه به وضعیت مالی زوج بستگی دارد.‌ ‌
‌ ‌● شرایط مهر:‌ ‌مهر باید واجد‌ ‌شرایط زیر باشد:‌ ‌
۱‌-) مهر باید ارزش مالی داشته باشد بنابراین آنچه را که فاقد‌ ‌ارزش مالی باشد نمی‌توان به عنوان مهریه ‌تعیین کرد.‌
‌۲‌) از نظر شرع و قانون قابل نقل‌ ‌و انتقال و معامله باشد، بنابراین نمی توان مشروبات الکلی یا حیوانات ‌حرام گوشت‌ ‌مانند خوک را به عنوان مهریه تعیین کرد.‌
‌۳‌) زوج، مالی را می تواند مهر قرار دهد که‌ ‌خود مالک آن باشد بنابراین اموال عمومی یا مال موقوفه را نمی‌توان مهر قرار‌ ‌داد.‌ ‌
۴‌) ضرورتی ندارد که مهر حتما عین معین باشد بلکه انجام عمل یا حرفه آموزی یا‌ ‌تدریس هم می‌تواند ‌مهریه باشد مثل آموختن قرآن به زوجه، یا آموختن رایانه به زوجه‌ ‌می تواند موضوع مهر باشد.‌ ‌
● مهر در نکاح دائم و نکاح منقطع‌ ‌
در عقد نکاح دائم، می‌‌توان مهر تعیین نکرد یا پس از وقوع عقد، بر میزان مهر توافق کرد و عدم تعیین مهر ‌در‌ ‌عقد نکاح دائم موجب بطلان عقد نخواهد بود ولی در عقد نکاح منقطع، مبنای وقوع‌ ‌عقد،‌ ‌تعیین مهر ‌است و عدم ذکر مهر در نکاح منقطع موجب بطلان آن خواهد بود.‌ ‌
● چگونگی‌ ‌محاسبه مهر‌ ‌
چنانچه مهریه وجه نقد باشد و زوجین هنگام وقوع عقد برای وصول آن روش خاصی را توافق نکرده ‌باشند، به ترتیب زیر عمل می شود:‌ ‌
متوسط شاخص بهای سال‌ ‌قبل تقسیم بر متوسط شاخص بهای سال وقوع عقد و نتیجه به دست آمده ‌ضربدر مبلغ مهریه‌ ‌مندرج در عقد نامه، توضیح آنکه در صورت فوت زوج که مهریه باید از ترکه وی پرداخت‌ ‌شود مبنای محاسبه تاریخ فوت خواهد بود.‌ ‌ضمنا شاخص بهای سال های قبل و سال قبل از‌ ‌وصول از طرف بانک مرکزی تهیه و در اختیار قوه قضائیه ‌گذاشته می شود و فهرست این‌ ‌شاخص ها به ادارات ثبت و دادگاه ها ارسال می شود و مبنای محاسبه ‌قرار می‌گیرد. ‌توضیح آنکه‌ ‌اجرای صیغه طلاق و ثبت آن منوط به تادیه حقوق شرعی و قانونی زوجه (اعم از مهریه و… ‌) ‌به صورت نقد است مگر در طلاق خلع و مبارات و یا رضایت زوجه یا صدور حکم قطعی‌ ‌اعسار زوج.‌ ‌
● ‌ ‌طریق وصول مهر:‌ ‌
مهریه به دو طریق از طرف زوجه قابل وصول است:‌ ‌
۱‌) ‌از طریق مراجعه به دادگستری
‌۲) وصول از طریق اجرای ثبت اسناد‌
‌۱‌) وصول‌ ‌مهریه از طریق دادگاه‌‌
‌دعوی مطروحه دعوی مالی است، یعنی باید با توجه به میزان‌ ‌مبلغ مهریه مورد مطالبه، تمبر قانونی ابطال ‌کرد و ضمنا این دعوی در دادگاه خانواده‌ ‌قابل طرح است و تابع تشریفات دادگاه خانواده است.‌ ‌
۲) ‌وصول مهریه از طریق اجرای‌ ‌ثبت‌ ‌
چنانچه عقد نامه رسمی باشد، مهریه از طریق اجرای ثبت نیز قابل وصول است،‌ ‌بدین طریق که زوجه به ‌دفترخانه ای که ازدواج در آن واقع و به ثبت رسیده است رجوع و‌ ‌تقاضای وصول مهریه خود را می کند از ‌طرف دفترخانه مراتب به زوج ابلاغ و چنانچه زوج‌ ‌حاضر به پرداخت مهریه نباشد زوجه تقاضای اجرای مفاد ‌سند ازدواج خود را در خصوص‌ ‌مهریه می کند.‌ ‌چنانچه از طرف زوجه، مالی از زوج معرفی شود که جزء مستثنیات نباشد‌ ‌مال معرفی شده از طرف اجرای ‌ثبت به نفع زوجه توقیف می شود و چنانچه زوج فاقد مال‌ ‌بوده و لکن کارمند دولت باشد، با تقاضای زوجه ‌یک سوم حقوق وی تا پرداخت کل مهریه به‌ ‌نفع زوجه توقیف و به زوجه پرداخت می شود.‌ ‌
● ‌ ‌پرسش و پاسخ در خصوص مهریه‌ ‌
▪ ‌ ‌آیا ورثه زوجه حق تقاضای مهریه را از ورثه زوج دارند؟‌ ‌
مهریه نیز مانند سایر‌ ‌حقوق مالی قابل نقل و انتقال قهری به ورثه است بنابراین در فرض سوال، ‌مطالبه مهریه‌ ‌به عنوان قسمتی از اموال برجا مانده از سوی ورثه زوجه به طرفیت ورثه زوج که اموال‌ ‌بر ‌جا مانده را قبول کرده اند، در حدود اموال مزبور و به اندازه سهم آنان بلااشکال‌ ‌است.‌ ‌
▪ زوجه نیمی از مهریه خود را بخشیده و طلاق گرفته است آیا می تواند مابقی‌ ‌مهریه خود را به نرخ ‌روز مطالبه کند، علی رغم اینکه تصویب قانون مطالبه مهریه به‌ ‌نرخ روز بعد از تاریخ حکم طلاق بوده ‌است؟‌ ‌
با توجه به اینکه نصف مهریه بر‌ ‌عهده زوج باقی مانده و اکنون زوجه مهریه را مطالبه می کند ارزیابی ‌مهریه بر اساس‌ ‌نرخ روز ضروری است.‌ ‌
▪ آیا زوجه پس از فوت زوج می تواند از ورثه تقاضای اجرت‌ ‌المثل کند؟‌ ‌ مطالبه اجرت المثل به موجب مفاد قسمت آخر ماده واحده (قانون اصلاح‌ ‌مـقـررات مـربـوط به طلاق ‌مصوب ۱۳۷۱) منوط به وقوع طلاق آن هم به درخواست زوج و اینکه‌ ‌تقاضای طلاق ناشی از تخلف زوجه از ‌ایفای وظایف همسری و سوء رفتار نباشد، قابل وصول‌ ‌است. بنابراین چنانچه طلاقی صورت نپذیرفته ‌مطالبه اجرت المثل مورد ندارد.‌ ‌
▪ ‌مهریه زوجه تعدادی سکه بهار آزادی با تعیین ارزش ریالی است که در سند ازدواج قید‌ ‌شده، حال ‌چنانچه زوجه درخواست مهریه خود را به نرخ روز کند چه می توان کرد؟‌ ‌
‌ ‌از تعیین تعدادی سکه بهار آزادی استنباط می شود که در تعیین مهر، سکه بهار آزادی مد‌ ‌نظر بوده ‌است نه معادل ارزش مالی آن، بنابراین چنانچه زوجه تقاضای مهریه خود را‌ ‌بکند باید عین همان تعداد ‌سکه به زوجه رد شود و در صورت عدم امکان، قیمت روز باید‌ ‌پرداخت شود.‌ ‌
▪ از حقوق زوجین نسبت به یکدیگر چه می دانید؟‌ ‌
‌زن و‌ ‌شوهر مکلف به حسن معاشرت با یکدیگرند.‌
‌زن و شوهر باید در تحکیم مبانی خانواده و‌ ‌تربیت اولاد با یکدیگر همکاری کنند.‌ ‌‌نفقه زوجه دایم به عهده شوهر است.‌ ‌‌به زن‌ ‌در صورت عدم تمکین، نفقه تعلق نمی گیرد.‌ ‌در عده وفات، زن حق نفقه ندارد.‌ ‌زن‌ ‌باید در منزلی که شوهر تهیه می کند سکونت کند مگر در صورت خوف جانی، مالی و شرافتی‌ ‌و در ‌صورت ثبوت در دادگاه می تواند در خانه جداگانه زندگی کند که در این صورت نفقه‌ ‌به عهده شوهر است.‌ ‌شوهر می تواند زن خود را از حرفه یا صنعتی که منافی مصالح‌ ‌خانوادگی یا حیثیت خود یا زن باشد، منع ‌کند.‌ ‌‌زن می تواند مستقلا در دارایی خود‌ ‌هر گونه تصرفی کند.‌ ‌‌در خاتمه می توان گفت که ارتباط زوجین ریشه در مسایل روحی‌ ‌و اخلاقی افراد دارد، رعایت حقوق ‌انسانی و حفظ و تکریم شرافت متقابل بیش از قوانین‌ ‌خشک و بی روح اهمیت دارد.‌
▪ ‌چرا پیشگیری از جرم بهتر از درمان است؟‌ ‌
‌‌پیشگیری هزینه کمتری‌ ‌دارد‌‌‌، موجب حفظ حرمت افراد می شود‌، ‌‌وقوع جرم پیامدهای ناشناخته‌ای دارد که‌ ‌در صورت وقوع، کنترل و هدایت همگی آنها به آسانی ‌میسر و امکان پذیر نیست.‌ ‌
▪ تذکر‌ ‌یکدیگر به رعایت قانون چه امتیازاتی دارد؟‌ ‌
‌‌موجب پیشگیری از وقوع عمل مجرمانه می‌ ‌شود.‌ ‌‌‌موجب تقویت روحیه قانونگرایی و جلوگیری از ارتکاب جرم می شود.‌ ‌‌‌موجب‌ ‌آگاهی و آشنایی مردم با قانون می شود.‌ ‌‌‌موجب الزام افراد به رعایت قانون می‌‌شود.‌ ‌‌‌موجب قانونمند شدن جامعه می شود.‌ ‌‌‌موجب کاهش جرم می‌شود.

ملاقات فرزند بعد از طلاق

طبق ماده ۱۱۷۴ قانون مدنی ، « هر یك از ابوین كه طفل تحت حضانت او نیست ، حق ملاقات طفل خود را دارد . تعیین زمان و مكان ملاقات و سیر جزئیات مربوط به آن در صورت اختلاف بین ابوین با محكمه است.

بنا به این ماده، هركدام از والدین این حق را دارند كه در فواصل معین با كودك خود ملاقات كنند و حتی فاسد بودن مادر یا پدر هم باعث نمی شود از ملاقات وی با فرزندش جلوگیری شود. در صورتی كه میان پدر و مادر درباره مدت ملاقات و نحوه آن توافق شده باشد، طبق همان توافق عمل می شود. اما در هر صورت توافق نشدن، دادگاه در حكم خود مدت ملاقات و نحوه آن را برای كسی كه حق حضانت ندارد، معین می كند. معمولاً دادگاه ها یك روز یا دو روز از آخر هفته را به این امر اختصاص می دهند و گفته می شود ملاقات بیش از این با شخصی كه حضانت را به عهده ندارد ، موجب اختلال در حضانت و دوگانگی در تربیت كودك می شود. اما سلب كلی حق ملاقات از پدر یا مادری كه حضانت به عهده او نیست برخلاف صراحت ماده قانون مدنی است و دادگاه نمی تواند حكم به آن بدهد.

با این حال اگر ملاقات با پدر یا مادری كه حضانت به عهده او نیست واقعاً برای مصالح كودك مضر باشد، دادگاه می تواند مواعد ملاقات را طولانی تر كند و مثلاً به جای هفته ای یك بار، ماهی یك بار یا هر شش ماه یك بار تعیین كند یا ملاقات با حضور اشخاص ثالث باشد.

تنها با حکم دادگاه می توان مانع از ملاقات والدینی که حضانت بر عهده ی او نیست شد.

اگر برای ملاقات مخالفت شد در صورتی كه پدر یا مادری كه دارای حق حضانت است، از ملاقات طرف دیگر (كه طبق دستور دادگاه دارای حق ملاقات است) ممانعت كرد، برای اجرای دستور دادگاه به نیروی انتظامی سپرده می شود و عنداللزوم می توان از ضمانت اجرایی ماده ۶۳۲ قانون مجازات اسلامی استفاده كرد كه به موجب آن، «اگر كسی از دادن طفلی كه به او سپرده شده است، در موقع مطالبه اشخاصی كه قانوناً حق مطالبه دارند، امتناع كند، به مجازات از ۳ تا ۶ ماه حبس یا به جزای نقدی از یك میلیون ریال و ۵۰۰ هزار تا ۳ میلیون ریال محكوم خواهد شد.

طبق تبصره ۱ ماده ۱۴ قانون حمایت خانواده ۱۳۵۳، «پدر یا مادر یا كسانی كه حضانت طفل به آنها واگذار شده، نمی توانند طفل را به شهرستانی غیر از محل اقامت مقرر بین طرفین یا غیر از محل اقامت قبل از وقوع طلاق یا به خارج از كشور بدون رضایت والدین بفرستند؛ مگر در صورت ضرورت با كسب اجازه از دادگاه.

پایان حضانت

یکی مواردی که حضانت پایان می پذیرد رسیدن فرزند به سن بلوغ می باشد.دختر ۹سالگی و پسر ۱۵سالگی.

مورد دیگر عدم صلاحیت پدر یا مادر می باشد که در اینصورت حضانت به دیگری سپرده می شود.
عدم صلاحیت منظور مواردی است که قانون مدنی از باب تمثیل آورده است مثل اعتیاد به مشروبات الکلی و…

در صورتی که هم پدر و هم مادر دارای صلاحیت برای حضانت نباشند جد پدری درصورت زنده بودن حاضن محسوب میشود.درصورتیکه جد پدری نیز زنده نباشد دادگاه شخصی را به عنوان حاضن انتخاب می نماید.
در صورت پایان سن حضانت خود فرزند انتخاب مینماید با چه کسی زندگی کند.

فسخ نکاح

طلاق - حکیم صدرا

فسخ نکاح نیز همچون سایر پرونده های خانواده توسط وکیل متخصص خانواده انجام می شود

در عقد نكاح طرفين يا يكي از آنها نمي‌توانند حق فسخي براي خود در نظر بگيرند

به عبارت ديگر عقد نكاح از عقود لازم است اما موارد محدود و منحصري در اين زمينه وجود دارد.

برخلاف ساير قراردادها در عقد نكاح طرفين يا يكي از آنها نمي‌توانند حق فسخي براي خود در نظر بگيرند اين موارد محدود و منحصر به همان موارد مصرح قانوني است. فسخ نكاح نياز به رضايت طرفين ندارد و كسي كه حق فسخ دارد مي‌تواند يك طرفه آن را انجام دهد.

فسخ نکاح تفاوت هایی با طلاق دارد که عبارتند از:

  1. طلاق عمل حقوقي كه انجام آن منوط به تشريفات خاص است، مثل اجراي صيغه مخصوص و حضور دو شاهد عادل (مرد) ولي فسخ نكاح تنها به اراده صاحب حق انجام مي‌پذيرد.
  2. پيش از وقوع طلاق بايد از دادگاه حكم يا اذن گرفته شده ولي فسخ نكاح نياز به اين اقدام ندارد و رسيدگي دادگاه محدود به احراز وجود حق فسخ است و تكليفي در باب اصلاح زوجين و ارجاع به داوري ندارد.
  3. طلاق مخصوص نكاح دائم است ولي موارد فسخ نكاح در دائم و منقطع يكسان است.
  4. طلاق عمل حقوقي يك جانبه (ايقاع) است كه به وسيله شوهر يا نماينده قانوني او (دادگاه) انجام مي شود در حالي كه فسخ ممكن است به وسيله شوهر يا زن واقع شود.
  5. در طلاق رجعي شوهر مي‌تواند در زمان عده به نكاح رجوع كند، اما در فسخ نكاح امكان رجوع وجود ندارد و تشكيل دوباره خانواده جز با نكاح جديد ممكن نيست.
  6. در صورتي كه مرد پيش از نزديكي زن خود را طلاق دهد، زن مستحق نصف مهريه است ولي هرگاه عقد نكاح به جهتي قبل از نزديكي فسخ شود، زن حق مهريه ندارد، مگر در صورتي كه موجب فسخ، عنن باشد كه زن مستحق نصف مهريه است.
    خيار فسخ (اختيار برهم زدن نكاح) فوري است و اگر طرفي كه حق فسخ داردبعد از اطلاع و به محض آن به علت فسخ، نكاح را فسخ نكند خيار او ساقط مي‌شود، به شرط آنكه علم به حق فسخ و فوريت آن داشته باشد.

خيار فسخ قابل اسقاط است. اقسام عیوب موجب حق فسخ

این عیوب به دو دسته تقسیم می شوند:

  1. عيوب مختص و عيوب مشترك
  2. عيوب مختص مرد در ماده ۱۱۲۲ قانون مدني برشمرده شده است و به موجب آن هرگاه مرد به دليل عارضه‌اي ناتوان از انجام عمل زناشويي باشد قانون به زن حق مي‌هد كه ازدواج را برهم بزند.

این عیوب عبارتند از:

  1. عنن:عنن به شرط آنكه بعد از گذشتن مدت يك سال از تاريخ رجوع زن به حاكم، رفع نشود؛
  2. خصاء:خصاء كه عارضه مربوط به اخته شدن مرد را گويند. عنن در صورتي زن را صاحب حق براي فسخ مي‌كند كه پيش از نكاح حادث شده و زن نيز به آن جاهل باشد و مانع از ايفاي وظيفه زناشويي شود؛
  3. مقطوع بودن آلت تناسلي.عيوب مختص زن طبق ماده ۱۱۲۳ قانون مدني عبارتند از:
    1. قرن
    2. جذام
    3. برص
    4. افضاء
    5. زمين‌گيري
    6. نابينايي از دو چشم.
      اين عيوب در صورتي براي مرد حق فسخ ايجاد مي‌كند كه هنگام عقد موجود باشد و مرد بدون توجه به آنها با زن ازدواج كرده باشد.

حق فسخ به موجب عيوب زن براي جلوگيري از ضرر مرد است پس اگر به وسيله عمل جراحي يا به وسايل درماني اين عيوب از بين برود، حق فسخ نيز مبناي خود را از دست مي‌دهد و ساقط مي‌شود.

همچنين اگر در اثر پيشرفت علم پزشكي اين عيوب به صورت بيماري‌هاي درمان‌پذير درآيد ديگر عيب به حساب نمي‌آيد و مرد به استناد آنها حق فسخ ندارد.علاوه بر این ها تخلف از شرايط و اوصاف ضمن عقد نکاح نیز می تواند موجب فسخ شود. تدليس در نکاح آن است که با اعمال متقلبانه نقص يا عيبی را که در يکی از زوجين است پنهان دارند يا او را دارای صفت و کمالی معرفی کنند که فاقد آن است.

چنانکه مرد خود را بر خلاف واقع دارای ثروت و جاه و مقام معرفی نمايد، و از اين راه طرف ديگر را وادار به قبول نکاح کند.در باب نکاح شرط صفت عبارت از شرط راجع به چگونگی زوج يا زوجه.بايد اضافه کرد که مقصود از شرط صفت در م ۱۱۲۸ ق م اين است که به زبان آورده باشند يعنی مقصود صريح است نه اعم از شرط صریح و ضمنی.

شرط صريح دو قسم است:

شرط ضمن عقد که صريحاً ذکر شده باشد.هر گونه بيان وصف زوج يا زوجه به هر عبارت عنوان شرط صفت را دارد.

در مورد تخلف از شرط صفت هر گاه دخول واقع شده باشد مانع استفاده از خيار تخلف از شرط نيست. و در صورت فسخ بايد مهر المسمی را بدهد. زيرا دخول موجب استقرار مهر المسمی می شود.استثناء: شرط بکارت وضع خاصی دارد: يعنی وصف بکارت از ميان ساير اوصاف زوجين وضعيت مخصوص دارد. به اين معنی که هر گاه بعد از عقد معلوم گردد که زوجه باکره نبوده است، زوجه می تواند ِيکی از دو عمل زير را انجام دهد:

نکاح را فسخ کند: در اين صورت اگر دخول نکرده باشد مهریه نمی دهد، با اينکه در طلاق قبل از دخول بايد نصف مهر داده شود.

« م ۱۰۹۲ ق م » اگر دخول شده تمام مهر را بدهد.نکاح را فسخ نکند لذا مهریه را فسخ کند در اينصورت بايد مهر المثل بدهد.

مراحل فسخ نکاح

  1. شما نیاز به وقت مشاوره حضوری با وکیل متخصص در امور خانواده دارید تا مدارک خود را تحویل ایشان دهید. (برای دریافت وقت با شماره تلفن ۸۷۱۳۲ تماس حاصل فرمایید)
  2. پس از گرفتن وقت حضوری با وکیل مدارک زیر را تکمیل و به همراه داشته باشید.
    1. اصل سند ازدواج یا رونوشت آن
    2. اصل شناسنامه
    3. کپی کارت ملی
  3. در این مرحله مدارک اعلامی را تحویل، وکالتنامه وکیل را امضاء می کنید.
  4. در این مرحله وکیل مراحل قانونی مربوط به فسخ نکاح را پیگیری می کند.

فرزند خواندگی

فرزند خواندگی در ایران و قوانین آن

فرزندخواندگی عبارت است از اعطای سرپرستی کودکان بدون سرپرست شناخته شده تحت سرپرستی سازمان بهزیستی به خانواده های متقاضی که واجدالشرایط قانون جاری حمایت از کودکان بی سرپرست باشند.


تعریف فرزند خواندگی

شرایط والدین برای فرزند خواندگی

  1. والدین یا جد پدری کودک، نباید شناخته شده نباشد.
  2. کودک باید تحت سرپرستی سازمان بهزیستی قرار گرفته باشد.
  3. کودک باید به خانواده هایی سپرده شود که قانون تعیین کرده است.
    این شرایط عبارتند از:

    1. زن و شوهر داوطلب سرپرستی، ایرانی و مقیم ایران باشند.
    2. پنج سال تمام از تاریخ ازدواج آنها گذشته و از این ازدواج صاحب فرزند نشده باشند.
    3. سن یکی از زوجین حداقل سی سال باشد.
    4. زوجین دارای محکومیت جزائی مؤثر به علت ارتکاب جرائم عمدی و محجور نباشد.
    5. زوجین دارای صلاحیت اخلاقی باشند.
    6. زوجین یا یکی از آنها دارای تمکن مالی باشند.
    7. زوجین مبتلا به بیماری صعب العلاج نباشند.
    8. زوجین معتاد به مواد الکلی یا مواد مخدر و سایر اعتیادات مضر نباشند.

( بستگان سببی و نسبی کودک در صورت واجد شرایط بودن در اولویت تحویل کودک قرار می‌گیرند. )

مدارک لازم برای فرزند خواندگی

  1. تصویر شناسنامه زوجین صفحه اول و دوم
  2. تصویر سند ازدواج
  3. گواهی عدم بچه دار شدن از پزشک متخصص زنان و زایمان در مورد زوجه
  4. گواهی پزشکی قانونی مبنی بر عقیم بودن زوجین یا یکی از آنان
  5. ارائه حکم سرپرستی آزمایشی از مراجع قضایی
  6. گواهی برگ عدم سوء پیشینه کیفری زوجین
  7. گواهی سلامت جسم و روان از پزشک قانونی برای زوجین
  8. گواهی تمکن مالی، اعم از فیش حقوقی، فتوکپی سند منزل مسکونی، ماشین و غیره
  9. گواهی سلامت از پزشک مبنی بر عدم ابتلا به بیماری های صعب العلاج و واگیردار
  10. گواهی عدم اعتیاد

مراحل اداری فرزند خواندگی

  1. متقاضیان فرزند خواندگی باید تقاضای رسمی خود مبنی برفرزند پذیری را به سازمان بهزیستی اعلام نمایند. ( گاهی متقاضیان شروع کار را از دادگاه آغاز می کنند و سپس به بهزیستی معرفی می شوند.)
  2. سازمان بهزیستی موظف است درصورت لزوم متقاضیان را برای دریافت گواهینامه های مورد نیاز به سازمان های ذیربط معرفی نماید.
  3. مشاوره قبل از فرزندپذیری از موارد مهمی است که زوجین قبل از تشکیل کمیته فرزندخواندگی باید درآن شرکت نماید؛ نتیجه جلسات درپرونده درج گردد.
  4. چنانچه تصمیم کمیته مبنی برپذیرش متقاضیان باشد درلیست نوبت قرارمی گیرند و درصورت فرارسیدن نوبت جهت انتخاب فرزند به شیرخوارگاه معرفی می شوند.
  5. درصورت انتخاب فرزند والدین متقاضی توسط بهزیستی استان به دادگاه صالحه جهت صدور قرار دوره آزمایشی (حکم سرپرستی موقت) معرفی خواهند شد.
  6. پس از صدور حکم سرپرستی، کودک انتخابی طی صورتجلسه ای به والدین تحویل خواهد شد و مراتب به دادگاه مربوطه اعلام می شود.
  7. درطی دوره آزمایشی ۶ ماهه، باید حداقل سه بازدید از طرف مددکاران اجتماعی از خانواده فرزند پذیر به عمل آید.
  8. درصورت تائید وضعیت مراقبت از فرزند و توانایی خانواده و حفظ منافع فرزند، گزارش نهایی تهیه و برای صدور حکم قطعی سرپرستی به دادگاه ذیربط منعکس می شود.

( حکم سرپرستی درصورت تشخیص سازمان بهزیستی مبنی برآسیب پذیری کودک و عدم شایستگی والدین قانونی یا مراجعه والدین حقیقی کودک با هماهنگی دادگاه قابل فسخ است. )

حقوق قانونی فرزندخوانده

  1. در مورد اخذ شناسنامه کودک با مشخصات والدین قانونی بعد از طی دوره شش ماهه آزمایشی وصدور حکم قطعی اقدام خواهد شد.
  2. فرزند خوانده از والدینی که او را به فرزندی قبول کردهاند، ارث نمی برد. از این رو برای تأمین آینده فرزند خوانده ها و رهایی از مشکل عدم تعلق ارث، از طریق مواردی چون صلح و هبه، تأمین آینده فرزند خوانده ها امکان پذیر می باشد و مشکل شرعی و قانونی ندارد.