تفاوت میان تفاهم نامه

تفاوت میان تفاهم نامه، توافق نامه و قرارداد از دیدگاه حقوقی

 

تفاهم نامه، توافق نامه و قرارداد

 

برای پاسخ به این سوال ابتدا باید به نکته ای اشاره نمود و آن اینکه عنوان اسناد تهیه شده ملاک تصمیم گیری برای تمیز دادن این گونه اسناد نیست، بلکه آن چیزی که ملاک تفسیر سند ایجاد شده می باشد، متن و فحوای متون تحریر شده است. لذا از این بابت بسیاری از حقوقدانان فرق چندانی میان تفاهم نامه، توافق نامه و قرارداد قائل نمی باشند و این بحث را یک امر سیاسی می دانند تا حقوقی!

 

اما برای آنکه بتوان چارچوبی مناسب از معانی این الفاظ ضبط و اختیار نمود باید مراحلی را برای ایجاد یک تعهد حقوقی بیان کرد، در صورتی که بتوانیم چنین تعریفی را ارائه دهیم می توان میان این اسناد حقوقی ممیزی و تفاوتی قائل شد.

 

آنچه واضح است این است که برای ایجاد تعهد میان دو شخص نیاز به توافقاتی است و البته توافقات همواره از تفاهمی مشترک نشأت می گیرد.

 

لذا می توان این گونه عنوان نمود که تفاهم نامه در واقع یک سندی است که در آن اشخاص اعم از حقیقی و حقوقی برای دستیابی به یک توافق در آینده، معانی و اهداف مشخصی را اختیار می کنند و این تفاهم را مبنا، اصول و چارچوب هر گونه تصمیم بعدی قرار می دهند، لذا از این جهت می توان بیان داشت تفاهم نامه ها فاقد تعهدات به معنای تعهدات حقوقی هستند و شاید از آن ها بتوان به تفاهم نامه های مشترک نزاکتی نام برد. پس از ایجاد یک تفاهم نامه مشترک برای دستیابی به اهداف مشخص، طرفین توافقاتی را در خصوص چگونگی رسیدن به اهداف تفاهم ایجاد شده، انجام خواهند داد. ( تفاهم نامه، توافق نامه و قرارداد )

 

تفاهم نامه، توافق نامه و قرارداد

 

در این مرحله سند نزاکتی کمی قوام پیدا می کند و روش های اجرایی کلی و اصول اجرایی آن نیز مورد توافق قرار می گیرد، در این مرحله اطراف توافق نامه، تفاهم پیشین را از یک اصول کلی و نظری به یک راه و مأموریت اجرایی تبدیل نموده و راهکارهای ایجاد، عرضه و توسعه را مورد بررسی قرار می دهند. پس از این و قبول توافقات انجام پذیرفته، نوبت به انعقاد قرارداد می رسد.

 

انعقاد قرارداد که به آن عقد نیز گفته می شود، طبق ماده ۱۸۳ قانون مدنی عبارت از اینکه «دو یا چند نفر در مقابل دو یا چند نفر دیگر تعهد بر امری نمایند و مورد قبول آنها باشد.» از این جهت قراردادها خود به گونه های مختلفی قابل تقسیم هستند از جمله آنکه می توان آنها را به قراردادهای مالی و غیرمالی و یا قراردادهای تملیکی و یا عهدی تقسیم بندی نمود.

 

آنچه مهم است آن است که در قراردادها، تمامی تفاهمات پیشین و توافقات بعد از آن به تعهدات و الزامات قراردادی تبدیل می گردد که عدول از اجرای آن منجر به ضمان خواهد شد. در واقع با امضای یک قرارداد طرفین اختیارات بسیاری را از خود سلب و خود را متعهد به اجرای اموری می نمایند که پیش از این و به صورت کلی در مورد آن تفاهم و توافق نموده بودند. از این رو می توان گفت قراردادها از دو منظر رسمی و عادی نیز قابل تقسیم می باشند که هر کدام دارای شرایطی خاص و اعتباری متفاوتی اند.

 

نکته دیگر آنکه شاید به نظر برسد در بسیاری از مواقع قراردادها بدون انعقاد توافق نامه و یا تفاهم نامه منعقد می گردند، که البته این فرضی ناصحیح است زیرا که حتماً برای انعقاد قرارداد تعاملاتی صورت می گیرد و یا گه گاه صورت جلساتی تنظیم و یا جلسات شفاهی یا مکاتباتی انجام می پذیرد، تمامی این صورت جلسات و تعاملات کتبی و شفاهی به فراخور موضوع و مضمون می تواند توافق نامه و یا تفاهم نامه محسوب گردد و این اسناد مدارک معتبری برای تفسیر هر گونه قرارداد در زمان بروز اختلاف در اجرا و یا تفسیر مواد خواهد بود.تفاهم نامه، توافق نامه و قرارداد

 

لذا با توجه به نکاتی که بیان شد، پیشنهاد می گردد هر گاه نیازمند ایجاد تعهدی برای خود و یا دیگری بودید، قبل از انعقاد قرارداد و التزام به تعهدات قراردادی، مفاهیم کلی و توافقات اجرایی را پیش تر مورد بررسی و تأیید و تأکید قرار دهید تا با انعقاد یک قرارداد شفاف، گویا و کارآمد به اهداف حقیقی خود نائل آیید.

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *